کودک درون
حالت نفسانی کودک، بخشی از شخصیت ما انسان های بزرگسال است که حس، رفتار، حالت و تفکرمان را مطابق دوران کودکی مان تکرار می کنیم. به این صورت که از دنیای بیرون چیزی دریافت می کنیم، با حس درون خود ترکیب می کنیم و براساس ویژگی های درونی مان حس مختص به خود می سازیم.
کودک درون را میتوان به دو حالت تقسیم کرد:
-
کودک طبیعی:
انسان تازه متولد شده که به او نوزاد و سپس کودک می گوییم، موجودی خودمحور است که خجالت نمی کشد، خواسته هایش را بیان می کند، عواطف و احساساتش را بی پرده و بدون خجالت نشان می دهد.
او بدون شرط دوست می دارد و خود محور است؛ به این معنی که خودش را محور جهان می داند.
«شخصیت کودک طبیعی» در افراد بزرگسال نیز به همین گونه عمل می کند. در واقع کودک طبیعی در انسان بزرگسال، رفتار و اخلاق و احساسی است که بدون خجالت عمل می کند و از وجود خودش لذت میبرد.
بانوی بیست ساله ای که از حمله شیر می ترسد. این ترس «کودک طبیعی اوست»
بخشی از کودک طبیعی را که خیال پردازی می کند و داستان می سازد «کودک خلاق» می نامند.
-
کودک ادب شده:
این شخصیت در حقیقت تغییر یافته کودک طبیعی است.
به تدریج احساسات و رفتار او تحت تأثیر اطرافیان قرار می گیرد. وقتی از کسی شکلات می گیرد، تشکر می کندT همراه با موسیقی بدنش را تکان نمی دهد چون فکر می کند بلد نیست برقصد. اگر در مهمانی سیر نشده باشد و غذای بیشتری بخواهد جلوی خودش را می گیرد و خواسته اش را بر زبان نمی آورد.
کودک به شکل های مختلفی ادب می شود و نکته مهم این است که او در بزرگسالی واقعیت را نمی بیند، بلکه برداشتی از واقعیت می کند که مطابق با حس کودک ادب شده اوست.
گاهی و بنا بر نوع ادب شدن (کودک با مهربانی، فشار، اخم و بی تفاوتی ادب می شود)، کودک ادب شده وقتی بزرگ می شود:
- جلوی آیینه از خودش بیزار است.
- وقتی از او تعریف می کنند خوشش نمی آید.
- وقتی می خواهد حرف بزند و از حقش دفاع کند، گریه اش می گیرد، صدایش می لرزد و قرمز می شود.
- در جمع احساس تنهایی می کند.
- برای تصمیم گیری ضعیف است و مدام نظر دیگران را می پرسد.
- کودک با مهربانی ادب می شود: وقتی توپ امیر به صورت مادرش برخورد کرد، او به مادر گفت ببخشید! مادر به او لبخند زد. (اینجا امیر با مهربانی مادر یاد گرفت بگوید ببخشید.)
- کودک با اخم و کتک ادب میشود: وقتی احمد نمره خوبی نگرفت مادر به او اخم کرد و گفت: “خنگ” احمد معنی خنگ را نمیفهمید اما متوجه شد که ” من بد هستم”.
- وقتی «کودک» با عدم توجه مادر به خواسته اصلی او و بکن و نکن های بی جا ادب شود، گنگ می شود.
- وقتی «کودک» با عدم توجه مادر به خواسته اصلی او و بکن و نکن های بی جا ادب شود، لجباز می شود.
-
کودک خودمحور:
کودکی که مورد توجه بیش از حد خانواده باشد به کودک خودمحور تبدیل می شود.
کودک انسانی خودمحور است. او اگر چیزی طلب کند، می خواهد در همان لحظه آن را داشته باشد. اگر وسایل و اسباب بازی دیگران را دوست داشته باشد، با گریه و شیون می خواهد آن را به دست آورد. چنین کودکی را کودک خودمحور می گوییم.
از نظر تعلیم و تربیت توصیه شده است که:
اگر نوزادان گرسنه اند، همان لحظه به آن ها شیر داده شود اما در سه سالگی، دو یا سه دقیقه برای غذا منتظر بمانند و در چهارسالگی، زمان انتظار چند دقیقه بیشتر شود.
کودکی که به تعویق انداختن لذت را در مراحل مختلف و مطابق با همان سن یاد نگیرد «کودک خودمحور» باقی می ماند.
کودک درون نشان دهنده اهمیت رفتار با کودکانمان است این که در دوران کودکی به چه شکل با فرزندمان برخورد کرده باشیم، شخصیت او را در بزرگسالی تحت تأثیر قرار می دهد.
برگرفته از کتاب آیینه ای در برابر خود، نوشته معصومه وارسته
همچنین بخوانید: بالغ درون
همچنین بحوانید: والد درون